اشک چشم آب روان شد برای کودکان

ای عموجان ای عمو    ای عموجان ای عمو

دم نوحه:

عموی خوبم ابالفضل بیا در خیمه ها(٢)

اشک چشم آب روان شد برای کودکان

اگر بمیریم عموجان نگوییم العطش (٢)

اشک چشم آب روان شد برای کودکان

بگو طفلان بخوانند همه عم الیجیب(٢)

اشک چشم آب روان شد برای کودکان

خدا کند که عموجان کند صرف نظر(٢)

اشک چشم آب روان شد برای کودکان

عمود خیمه ی او راچرا بابا کشید(٢)

اشک چشم آب روان شد برای کودکان

دم نوحه:

با چشم خود دیدم دشمن چه ها می کرد

قاتل به هر عضوش تیغ از جفا می زد

نه قوتی کز خاک و نعشت بردارم

از عمرئ از دنیا یکباره دل کندم

داغ تو پایان بر عمرو حیاتم داد

شب جانبازی مجاهدان امشب است
شب وصل امیر انس و جان امشب است

همگی در نماز ، گرم رازو نیاز

دم نوحه:

وای حسینم وای حسینم

--
دسته گل های باغ خاتم المرسلین
عصر فردا شود پرپر به روی زمین

غرق خون مویشان ، لاله گون رویشان

--
شاه عطشان میان خیمه ی زینب است
عصر فردا تنش زیر سم مرکب است

می رود ناگهان ،پشت ابر سنان

--
دست سرد عطش روی لب کودکان
می رود تا فلک ز خیمه ها الامان

مانده آب حیات، تشنه لب در فرات
--
سر نورانی خامس آل عبا
بهر یاری دین می شود از تن جدا

تا شود استوار ، دین پروردگار
--

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

از کوچکی عشق تو شد برا دلم بهونه ای

اونقده عاشقت شدم همه میگن دیوونه ای

اون زمونا تا می دیدم  دلم اسیر ماتمه

صدایی تو دلم می گفت بیا که باز محرمه

از کوچه های عشق تو خاطره ها تو سرمه

لباس سیام و می بینی این هدیه ی مادرمه

بازم صدایی تو دلم میگه بهار ماتمه

لباس سیام و بیارین ماه خدا محرمه

یه دل دارم مال تو همیشه دنبال تو

از اون قدیم وابسته ی سیاهیه شال تو

دلی که مست عشق توست خسته از این زمونه شد

بوی محرم و شنید یه بار دیگه دیوونه شد

کوچیک بودم که مادرم حرز تو گردنم می کرد

وقتی محرم می اومد لباس سیاه تنم می کرد

بزرگترای من منو به مجلس تو برده اند

هوام و داشته باش اقا منو به تو سپرده اند

مست تؤام مست تؤام باده به پیمانه بریز

کبوتر بام تؤام برای من دونه بریز

هر کی به من دونه بده من سر بامش نمیرم

اگه تو سنگم بزنی از بام تو نمی پرم

حبیب اگر دعا کند بی تو دعا نمی شود

مسیح اگر دوا دهد بی تو دوا نمی شود

صفا و مروه دیده ام گرد حرم دویده ام

هیچ کجا برای من کرببلا نمی شود